تهدید نامرئی گازهای بیهوشی در اتاقهای عمل مدتهاست که متخصصان پزشکی را نگران کرده است. در حالی که این گازها به عنوان ابزارهای حیاتی در پزشکی مدرن عمل میکنند، اثرات بالقوه آنها بر سلامت متخصصان بیهوشی و کادر جراحی همچنان موضوعی برای تحقیقات مداوم است.
از زمانی که مطالعه وایزمن در سال 1967 برای اولین بار زنگ خطر را در مورد خطرات مواجهه شغلی به صدا درآورد، مقامات بهداشتی در سراسر جهان مقادیر حد آستانه (TLVs) را برای داروهای بیهوشی استنشاقی تعیین کردهاند که معمولاً به عنوان میانگینهای وزنی زمانی (TWAs) از غلظت اتمسفر اندازهگیری میشوند. با این حال، این اندازهگیریهای فنی مواجهه با محدودیتهای قابل توجهی مواجه هستند:
تحقیقات اخیر با تکیه بر مفهوم نوآورانه سوناندر، غلظت گاز فضای سر ادرار را به عنوان یک نشانگر زیستی بالقوه برای جذب گاز بیهوشی بررسی میکند. این روش از اصول فیزیولوژیکی استفاده میکند:
کلیهها به سرعت با خون شریانی تعادل برقرار میکنند که به نوبه خود تعادل را با گازهای اتمسفر حفظ میکند. ادرار خارج شده از کلیهها اساساً نمونههای خون شریانی را نشان میدهد، در حالی که مثانه به عنوان یک محفظه جمعآوری طبیعی عمل میکند و یک اندازهگیری TWA بیولوژیکی را ارائه میدهد.
یک مطالعه مقایسهای، چهار ارائه دهنده بیهوشی (سه مرد، یک زن) را در طول شیفتهای صبحگاهی چهار ساعته که شامل روشهای مختلف بود، مورد بررسی قرار داد. محققان از سیستمهای اندازهگیری موازی استفاده کردند:
روشهای تحلیلی از تشخیص جذب الکترون با کالیبراسیون دقیق استفاده میکردند و به ضریب تغییرات 2.8٪ در آزمایشهای کنترلشده دست یافتند.
این مطالعه یک رابطه خطی قوی (r=0.99) بین مقادیر فضای سر ادرار و اندازهگیریهای پمپ-کیسه نشان داد، با معادله رگرسیون: مقدار فضای سر = 0.719 + 0.275 × مقدار کیسه. قابل توجه است که شیب 0.28 مشاهده شده، تقریباً با پیشبینیهای نظری 0.26-0.29 مطابقت داشت.
مزایای عملی نظارت بر ادرار عبارتند از:
در حالی که امیدوارکننده است، نظارت بر ادرار به استانداردسازی نیاز دارد:
قابلیت اطمینان این روش با حداقل تبادل گاز مشاهده شده در سراسر دیوارههای مثانه، که با تحقیقات قبلی در زمینه اورولوژی مطابقت دارد، بیشتر پشتیبانی میشود.
تهدید نامرئی گازهای بیهوشی در اتاقهای عمل مدتهاست که متخصصان پزشکی را نگران کرده است. در حالی که این گازها به عنوان ابزارهای حیاتی در پزشکی مدرن عمل میکنند، اثرات بالقوه آنها بر سلامت متخصصان بیهوشی و کادر جراحی همچنان موضوعی برای تحقیقات مداوم است.
از زمانی که مطالعه وایزمن در سال 1967 برای اولین بار زنگ خطر را در مورد خطرات مواجهه شغلی به صدا درآورد، مقامات بهداشتی در سراسر جهان مقادیر حد آستانه (TLVs) را برای داروهای بیهوشی استنشاقی تعیین کردهاند که معمولاً به عنوان میانگینهای وزنی زمانی (TWAs) از غلظت اتمسفر اندازهگیری میشوند. با این حال، این اندازهگیریهای فنی مواجهه با محدودیتهای قابل توجهی مواجه هستند:
تحقیقات اخیر با تکیه بر مفهوم نوآورانه سوناندر، غلظت گاز فضای سر ادرار را به عنوان یک نشانگر زیستی بالقوه برای جذب گاز بیهوشی بررسی میکند. این روش از اصول فیزیولوژیکی استفاده میکند:
کلیهها به سرعت با خون شریانی تعادل برقرار میکنند که به نوبه خود تعادل را با گازهای اتمسفر حفظ میکند. ادرار خارج شده از کلیهها اساساً نمونههای خون شریانی را نشان میدهد، در حالی که مثانه به عنوان یک محفظه جمعآوری طبیعی عمل میکند و یک اندازهگیری TWA بیولوژیکی را ارائه میدهد.
یک مطالعه مقایسهای، چهار ارائه دهنده بیهوشی (سه مرد، یک زن) را در طول شیفتهای صبحگاهی چهار ساعته که شامل روشهای مختلف بود، مورد بررسی قرار داد. محققان از سیستمهای اندازهگیری موازی استفاده کردند:
روشهای تحلیلی از تشخیص جذب الکترون با کالیبراسیون دقیق استفاده میکردند و به ضریب تغییرات 2.8٪ در آزمایشهای کنترلشده دست یافتند.
این مطالعه یک رابطه خطی قوی (r=0.99) بین مقادیر فضای سر ادرار و اندازهگیریهای پمپ-کیسه نشان داد، با معادله رگرسیون: مقدار فضای سر = 0.719 + 0.275 × مقدار کیسه. قابل توجه است که شیب 0.28 مشاهده شده، تقریباً با پیشبینیهای نظری 0.26-0.29 مطابقت داشت.
مزایای عملی نظارت بر ادرار عبارتند از:
در حالی که امیدوارکننده است، نظارت بر ادرار به استانداردسازی نیاز دارد:
قابلیت اطمینان این روش با حداقل تبادل گاز مشاهده شده در سراسر دیوارههای مثانه، که با تحقیقات قبلی در زمینه اورولوژی مطابقت دارد، بیشتر پشتیبانی میشود.